×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

pajvak

لبخند شروعی دوباره برای زندگی

× سلام.به وبلاگ من خوش اومدین من در مورد مطالب عمومی می زارم .امید وارم راضی باشید.
×

آدرس وبلاگ من

pajvak.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/shayan_eblis97

جوک

دو مگس روی سر مرد کچلی نشستند.مگس بچه:مامان من تشنمه.مادر:آخه بچه جون من تو این بیابون بی آب و علف از کجا برات آب بیارم؟

 

رئیس تیمارستان:اسمت چیه؟ دیوانه:حسن. رئیس تیمارستان:اسم پدرت چیه؟ دیوانه:حسن. رئیس تیمارستان:اینکه نمیشه هم اسم تو حسن باشه هم اسم پدرت!؟دیوانه:تو خونه ما همه اسممون حسنِ جزبرادرم حسین که اسمش اصغرِ.

 

معلم:نیما فعل (زد)رو صرف کن؟-زذم،زدی،دعوا شد.

 

زنی حامله بودو شبی با شوهرش چراغی روشن کرذه بود و نشسته بود که ناگهان زن را درد زایمان گرفت و پس از مدتی طفلی زایید و چند لحظه بعد طفل دیگری زایید هنوز چند لحظه نگذشته بود که بچه سوم را هم زایید مرد که ترسیده بود فورا چراغ را خاموش کرد و گفت:اینها تا روشنایی بینند پی در پی بیرون می آیند.

 

معلم: من یک میلیاردر هستم چگونه عبارتی است؟

حمید:آقا اجازه یک دروغ محض است.

 

معلم:با فرشاد جمله بساز؟علی: روح غضنفر شاد.!

 

کرمی در حال عبور به داخل یک دیگ ماکارونی می افتد و می گوید: وااااااای حموم چقدر شلوغه.

 

بچه:مامان نهار چی داریم؟

مادر با عصبانیت:زهر مار

بچه:آخ جون از شر املت راحت شدیم.

 

 

 

پنجشنبه 18 فروردین 1390 - 11:09:30 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم